Interview -Alireza Jahromi with Fatemeh Bahman Siyahmard about Geography of Suspension exhibition in Arran Gallery

مصاحبه علی رضا جهرمی با فاطمه بهمن سیاهمرد به بهانه نمایشگاه جغرافیای تعلیق در گالری آران

آنزلم کیفر هنرمند آلمانی (1945)در بیست سالگی تصمیم گرفت در رشته حقوق به  تحصیل بپردازد، اما یک سال بعد به دلیل علاقه وافری که به نقاشی داشت ، درسش را رها کرد و وارد آکادمی هنر شد فیلم مستندی که درباره زندگی کیفر به ساخته شده است ، کارهای اولیه هنرمند یعنی آثار مربوط به پیش از دهه هفتاد میلادی را به تصویر می کشد، که با مخالفت شدید اساتید آکادمی رو به رو شدند و بحق ، داوری و تصمیم درستی بود، چرا که آثار اولیه از لحاظ فرم و تکنیک، نقاط ضعف فراوانی داشتند.
در این فیلم، پس از معرفی این دوره از آثار آنزلم ، به کارهای بعد از سال 1973 پرداخته شده است و به نظر می رسد دراین سه سال، ذهنیت کیفر به طرز شگفت آوری تغییر یافته ... که بیشتر به یک معجزه می ماند! شاید این دگرگونی را بتوان متاثر از آموزش ها و دیدگاه خاص معلمش بزف بویز(1972-1970) دانست. آنزلم کیفر در سن بیست و هشت سالگی راهش را پیدا کرد و به هبچ رو نمی توان حمایت هایی که او را در جهت رشد و اعتلای کارش یاری  رساند را نادیده گرفت ؛ آنچه متاسفانه در کشور ما معمولا مورد توجه قرار نمی گیرد. ما اغلب هنرمند را به خود وا می گذاریم تا با آزمون و خطا، راهی طولانی را پشت سر گذارد و سال های بسیار، بی هیچ راهنمایی فعالیت کند؛ بعد در دوره ای که عمر هنر شخص به سر می آید، حمایت هایی از هنرمند خواهیم  داشت که بیشتر به نوشدارو بعد از مرگ سهراب می ماند! حال آنکه می توان با حمایت به موقع ، این پروسه را تا حد بسیاری کوتاه کرد. اگر از تجربه های پیشکسوتان استفاده کنیم و به انرژی جوانان ایمان داشته باشیم می توانیم آثار تاثیر گذاری خلق کنیم.
   اولین نمایشگاه انفرادی فاطمه بهمن سیاهمرد را با عنوان (( جغرافیای تعایق)) در گالری آران دیدم. جویای کارهای پیشین وی  شدم ؛ همچون آثار اولیه هر هنرمندی، کارهای خوبی نبودند. از آنجا که ماهیت نقد چنین اقتضا می کند، نظرم را در باب آثار اولیه به هنرمند گفتم و ایشان در پاسخ به مطلبی اشاره کردند که بد نیست نصب العین همه هنرمندان باشد؛ (( بعد تر هم بدون ترس و شرمندگی کارهای گذشته ام را نمایش می دهم)). شجاعانه است که هنرمند بی آنکه گذشته خود را مخفی کند، از کارهای گذشته ، مسیر آینده را جست و جو می کند. بهتر است همواره مسیری که آمده ایم را پیش چشمان مان داشته باشیم چرا که با حذف یا انکار گذشته ، از اشتباهات مکرر در امان نخواهیم بود.در مورد تفاوت این نمابش و آثار گذشته ایشان نیز معتقدم معجزه ای رخ داده است!
   فضای آثار فاطمه بهمن سیاهمرد، نا متعارف ودر عین حال خلاقانه است. چند طراحی در ابعاد بزرگ و کوچک، چیدمان ها و یک ویدئو ، فضای کلی گالری را تشکیل می دهند. تکنیک طراحی با مداد، ترکیب مواد روی مقوا و عدم حضور عنصر رنگ در کارها دیده می شود. در نگاه نخست به نظر می رسد هنرمند فضاها و چیدمان های موجود در نمایشگاه را ساخته و بعد، از روی آن ها طراحی کرده است. اما بعد مشخص شد که (( تمامی آثار در ابتدا ذهنی و بدون اتود اولیه بوده اند و چیدمان ها بعد از طراحی خلق شده اند)). شکست و تغییر مداوم فرم های ذهنی نشویم. جهت تابش  نور به فرم ها و استفاده از سایه های ایجاد شده در جهت باور پذیر کردن آثار،باز نمایی و تاثیر پذیری از جهان خلقت است. مهارت استفاده از زوایای دید مختلف در یک سطح دو بعدی و هماهنگی بین عناصر،ذهنیت ما را از کلاژ شدن فرم ها دور می کند. ساختار صوری و ترسیم سه بعدی شکل ها نیز به نامتعارف شدن فضای تصویری کمک کرده است. طراح از تاریک نگاری برای ایجاد تباین تیره- روشن و کاربست سایه – روشن به منظور حجم نمایی و ایجاد جلوه های هیجان انگیز استفاده کرده است.
   کارهای سیاهمرد تا حدودی تداعی کننده آثار لاری پیتمن هنرمند آمریکایی است. هردو بدون اتود اولیه و با فضایی کلی پیش می روند و فرم ها را از زوایای مختلف ترسم می کنند. پرداختن به جزئیات و تزئین نیز در آثارشان اهمیت بسیاری دارد . بداهه پردازی با ساده سازی فرم ها ، امکان شرایط ((باز تولید)) اثر را فراهم می کند،بدین معنی که مانند یک آهنگساز که قادر است بداهه نوازی یک نوازنده را ثبت کند، می توان مجددا اثر را اجرا کرد. به نظر می رسد برای استفاده از اتفاق در آثارشان، بسیار محتاط و حساب شده عمل می کنند که این امر به نحوی شرایط ((باز تولید)) اثر را فراهم می کند.البته لازم به ذکر است که این شرایط ، خطر تکرار فضا را نیز به همراه دارد و ممکن است به مرور بر اثر تکرار ((یکه و خاص بودن)) – که یکی از ویژگی های ((هاله 5)) اثر هنری است- از دست برود.
    حهان بینی یک هنرمند دارای قوانیین مشخصی است که به مرور این قوانین بسط پیدا می کنند و مجموعه های دیگری را شکل می دهند. تعلیق در حضور جاذبه، یعنی لحظه ای که تعلیق به واسطه چیزی برهم می خورد و در پی آن ، همه چیز سقوط می کند. عدم نام گذاری عناصر مختلف در اثر و برش های متنوع از زوایای دید مختلف، از جمله قوانین ثابت آثار سیاهمرد هستند. باید دید این قوانین چطور در مجموعه های بعدی با خلاقیت های متنوع رخ می نمایند. امیدوارم که دچار تکرار نشوند و خلاقانه مسیر کارشان را دنبال کنند.
پی نوشت
/ 2.Tenebrism    1.Formal structure/
3.Light dark(chiaroscuro                                                              4.Lari Pittman(1952)                                
5. رجوع شود به (( اثر هنری در عصر باز تولید مکانیکی)) نوشته والتر بنیامین